وندا وندا ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

مادرانگی های من

22 هفته و 6 روز

1391/5/18 11:33
نویسنده : مامان
307 بازدید
اشتراک گذاری

این روزای بارداری بخوبی دارن میگذرن. بخصوص اینکه شنبه تو مطب دکتر صدای قلب کوچوی دخملی رو شنیدیم و من خیلی زیاد ازش انرژِی گرفتم. اوایل شهریور هم باید بریم سونو. برای اون روز و دیدن فرشته کوچولومون تو مونیتور بی تابم.

افزایش وزن من بیشتر از معموله. واسه همین از این هفته حسابی دارم غذاهام رو رعایت می کنم. نمیخوام افزایش وزن برای خودم و نی نی دردسر ساز باشه. دلم میخواد چیزایی که میخورم و فعالیت هام رو یادداشت کنم. نمی دونم چرا هی سختیم می گیره. می دونم اینجوری بهترین نتیجه رو میده.

این روزا تکونای دخملی ما بیشتر شده و ضربه هاش رو خوب حس می کنم. گاهی به جا گیر میده و چند بار پشت سرهم می کوبونه به همونجا. واااااای خدا باورم نمی شه.

همسری حسابی درگیر پایان نامه اشه و کاراش داره خوب پیش میره. همیشه بهمون میگه که خیلی دوستمون داره. من هم بهش میگم ما هم خیلی دوستش داریم. کلی با هم تصور می کنیم که دخملی به دنیا میاد و چقدر ما می تونیم دوستش داشته باشیم و با عشق باهم زندگی کنیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)