وندا وندا ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

مادرانگی های من

باورم نمی شه که هفته 37 هم شروع شده:)

1391/8/20 3:53
نویسنده : مامان
374 بازدید
اشتراک گذاری

اینقدر نزدیک بودن به زایمان خیلی هیجان انگیزه. همچنان کارهای انجام نشده هست و انگار تمومی ندارن. خیلی خیلی سرم شلوغه بخصوص بابت کارهای سایت. نمی دونم از پسش بر میام یا نه!

الان نزدیکای صبحه. یعنی ساعت کمی مونده به 4 صبح. حسابی بی خوابی زده به سرم. دلم میخواست قدرتی داشتم و همش بیدار می موندم. امیدوارم دخترم از این کم خوابیدن های من اذیت نشه.

خم و راست شدن خیلی برام سخت شده. این پهلو و پهلو شدن قبل از خواب که اوه ه ه! دلم میخواست این روزا کمی بی کار تر بودم! سر بابای دخملی هم بابت اصلاحات مقاله اش خیلی زیاد شلوغه. امروز به دخملی میگفت زودتر 10 آذر یه موقع نیای. بذار بابا سرش یکم خلوت تر بشه!!

این روزا سمت راست بالای شکمم همیشه برجسته میشه یه قلمبه حسابی. سمتیه که کمر و باسن دخملمون اونجاست. گاهی هم همچین خودش رو پیچ و تاب میده که کلی شکمم این طرف اون طرف میشه. امروز وقتی میخواستم رو پهلوی چپ بخوابم احساس می کردم یه چیزی اونجاست که نمیذاره نمی دونم کجای دخترمون بود که قلبمه شده بود. باورم نمی شه این فرشته کوچولو کم کم داره میاد تو بغل مامان و باباش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نانا و نینی جون
20 آبان 91 8:19
سسسسسسسسسلام
انشاا... به سلامتی مامانی به منم خیلی دعا کن موقع زایمان تا نینیمون بیاد

چشم ایشالا بزودی میاااااد