وندا وندا ، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

مادرانگی های من

هفته 38 رو میگذرونیم:)

1391/9/2 2:45
نویسنده : مامان
453 بازدید
اشتراک گذاری

جای دخملک حسابی تو دل مامانش تنگ شده و هی خودش رو به سمت بریون فشار میده و باباییش هی بهش می گه دخملی یکم برو اونورتر مامانتو اذیت نکن:)

این روزها با همه سختی هاش خیلی شیرینن و انتظار اومدن دخترکمون خیلی شیرین داره طی میشه و تو این انتظار مامان و باباش سعی می کنن کارهاشون رو مرتب کنن. البته اگر بتونن!!

 

بعد از تمام شده هفته 35 بارداری کمی برام سخت شد، یک جورهایی دیگه راحت نمی تونستم همه کار بکنم ولی این پایان ماجرا نبود بعد از هفته 37 سخت تر شد و دیگه خیلی کارها رو نمی تونم راحت انجام بدم. تغییر وضعیت خیلی سخت شده! این روزها هم درد ران پای چپم حسابی کلافه کننده اس. البته فقط موقع راه رفتن دردش رو حس می کنم. یعنی کلا وقتی کوچکترین کاری از پام می کشم. با این حال سعی می کنم پیاده روی هم داشته باشم.

 

یکشنبه همین هفته دکتر رو دیدم ولی اینبار تو بیمارستان، بعد از معاینه گفت در حاضر شرایط برای زایمان طبیعی کاملا ایده آل و عالیه و امیدوارم کرد می تونم زایمان خوبی داشته باشم. امیدوارم تا آخر دستان همین طور باشه شرایط. راسی روز قبلش هم سونوگرافی سن دخملک رو یک هفته بیشتر گفت و وزنش رو 3400. نمی دونم دخترم به همین تپلکی هست یا خطاهای سونوگرافی هم وجود داره.

 

این روزها که روزهای تصور آینده ی دور و نزدیک با دخترکمون هست خیلی خیلی جذاب و دوست داشتنی اند. شبیه یک چیز خوشمزه که هی دوست داری مزه مزه کنی و طعمش همیشگی باشه برات. شکر به خاطر همچین روزهای خوبی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

pink
3 آذر 91 15:25
سلام .....امیدوارم که این روزای آخر بارداری رو هم به راحتی و سلامت طی کنی و بتونی یه زایمان طبیعی راحت داشته باشی.....من خیلی وقته که باهات همراهم ولی تا حالا برات نظر نذاشته بودم...اتاق دخملت هم نازه..منم باردارم و نی نی منم دخمله.........بهترین ها رو برای تو و دخمل نازت آرزو میکنم.بهتره ه تو این هفته های آخر خاطرات زایمان طبیعی بقیه ی دوستان رو بخونی تا بیشتر با شرایطی که برات پیش می یاد آشنا بشی...........


مریم مامان ارمیا
9 آذر 91 14:51
دیگه چیزی نمونده مامانی. ایشالله روزای باقی مونده به سلامتی میگذره و یه دختر تپل مپل میاد بغلتون.
عروسک خانوم
12 آذر 91 10:45
وای یه دختر لپالو میشهههه از اینایی که باید لای گوشت چین های دست و پاش پودربچه بزنی خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا